« دجال و سفیانى کیستند؟»
می پرسند: یکی از نشانه های ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خروج دجّال و سفیانی است، و این دو به دست سپاه آن حضرت کشته می شوند، اینها چه کسانیند؟ و در کجایند و چگونه کشته می شوند؟
پاسخ:
مطابق پاره ای از روایات، در آستانه قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف افرادی کذّاب و دروغگو پرچم مخالفت با آن حضرت را، بلند می کنند، دو نفر از آنها که از سرزمین شام و فلسطین بر می خیزند، دجال و سفیانی می باشند، این دو نفر در حقیقت دو طاغوت سرکشی هستند که با دار و دسته بسیار خود به عنوان ضد انقلاب، شورش می نمایند.
دجال یک نفر طاغوت فریبکار و حیله گری است، با ترفندهای خود، جمعیتی را به دور خود جمع می کند و به مخالفت برمی خیزد، بعید نیست که او یکی از طاغوتهای صهیونیست باشد.[1]
امیرمؤمنان علی علیه السلام در ضمن خطبه ای فرمود: حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف با یارانش از مکه به بیت المقدس می آیند و با دجال و ارتش او می جنگند، و آنها را تار و مار می کنند و خود دجال نیز به هلاکت می رسد.
و مطابق روایتی، دجال را دستگیر کرده و در محل کناسه کوفه به دار می زند.[2]
از روایات استفاده می شود، دجال مردی لوچ است، و ادعای پیامبری و خدایی از راه حلول می کند و با جادو و شعبده و تصرف در چشمها، مردم را به سوی خود جذب می نماید.
پیروان او بیشتر اراذل و اوباش و طبقات آلوده از یهود و زنهای ناپاک و فرزندان آنها می باشند.
حضرت عیسی علیه السلام به کمک حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می آید، و در کشتن دجال شرکت می کند، و مردم و شهرها را از فتنه و آشوب او نجات می دهد.[3]
«سفیانی» طاغوت دیگری در چهره مقدس نماها ظاهر می گردد، از نسل عتبه بن ابوسفیان است، چهره اش سرخ مایل به زرد می باشد، ذکرش به:
یا ربّ یا ربّ یا ربّ
بلند است، و آنقدر بی رحم و پلید است که کنیزش را که از او بچه دار شده زنده به گور می نماید.[4]
جنایات، سفیانی و گسترش آن جنایات در خونریزی فساد، بسیار است.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: سفیانی از وادی یابس (اطراف دمشق) با سپاه خود، وارد دمشق می شود، دو لشکر تشکیل می دهد و یکی را به سوی مشرق (کوفه و اطراف آن) می فرستد و دیگری را به سوی مدینه حرکت می دهد، لشکر اول در کوفه و بغداد، به کشتار و جنایت عظیم دست می زنند.
لشکر دومش به سوی مدینه رهسپار می گردد، و سه شبانه روز در آنجا به قتل و غارت می پردازد، سپس برای جنگ با سپاه مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به سوی مکه حرکت می نماید، در مسیر راه وقتی که به سرزمین « بیداء » می رسد، جبرئیل به فرمان خدا آن چنان به زمین ضربه می زند، که همه آنها جز دو مرد، در آن زمین فرو می روند و نابود می شوند.[5]
سرانجام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف با سپاه خود از جانب کوفه به سوی سفیانی که در اطراف بیت المقدس، موضع گرفته، حرکت می کند، و پس از گفتگو و مذاکرات، سرانجام جنگ خونینی بین سپاه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و سپاه سفیانی، رخ می دهد، و سپاهیان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف پیروز می شوند، و زمین از لوث وجود سفیانی و پیروان پلیدش، پاک می گردد.
و مطابق بعضی روایات، سفیانی به دست یاران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اسیر و دستگیر شده به فرمان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف گردنش را می زنند و روی سنگی که در محل ورود بیت المقدس قرار دارد، اعدام و کشته می شود.[6]
قابل ذکر است که یکی از سپاههای مخالف، سپاه «بتریه» است، که متشکل از ده هزار نفر، در مسیر کوفه به جنگ سپاه امام می آیند و هم آنها به دست پر توان یاران مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به هلاکت می رسند.[7]
1- بحار الانوار، ج52 ، ص194.
2- اثبات الهدات،ج7،ص 176و 142.
3- امام مهدی از ولادت تا ظهور، ص560 و561.
4- اثبات الهدات،ج7،ص397 ـ بحار النوار، ج52، ص213 .
5- بحارلانوار، ج52، ص186.
6- عقد الدر، ص85.